معنی دزموند توتو
حل جدول
برنده نوبل صلح در سال 1984 میلادی
دزموند توتو (آفریقای جنوبی)
برنده نوبل صلح در سال 1984 میلادی
برنده نوبل صلح در سال 1984 میلادی
دزموند توتو (آفریقای جنوبی)
لاتارى ورزشى
توتو
لغت نامه دهخدا
توتو. (ص مرکب، ق مرکب) چیزهائی که بر روی یکدیگر واقع شده و همدیگررا احاطه نماید، مانند پرده های پیاز. (ناظم الاطباء). پرده پرده. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا):
لختی گهر سرخ در آن حقه نهاده
توتو سلب زرد بر آن روی فتاده.
منوچهری (از یادداشت ایضاً).
توتو. (اِ) مرغ. مرغ خانگی و خروس در زبان اطفال. || کلمه ایست که مرغان را بدان خوانند برای دانه خوردن و جز آن. تی تی. آوازی که بدان مرغ رابه دانه چیدن خوانند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
توتو کردن
توتو کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) دجدجه.مرغ خانگی را خواندن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
فرهنگ عمید
جانور ریز سختپوست شبیه دانۀ خاکشیر که در آبهای شیرین بهخصوص آبهای ساکن، مانندِ آب حوض و آبانبار پیدا میشود، خاکشیر،
گویش مازندرانی
سخن بزرگان
دشمن، دوستی است که منتظر دوست شدن است. این تنها امید برای این دنیای پُر از جنگ و ناسازگاری است.
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
923